داستانی تخیلی با الهام از وقایع واقعی، چند کودک از باستی (زاغه) در بخش 36 ناپدید می شوند. یک افسر پلیس مصمم اکنون باید با یک قاتل زنجیره ای حیله گر روبرو شود تا یک تحقیق مهیب و اسرار تاریک آشکار شود.

یک زندانی به نام بولا پس از آزادی از زندان میخواهد به دیدن دخترش برود ولی نقشه اش توسط یک باند مواد مخدر خراب می شود که قصد دارند محموله ضبط شده شان را پس بگیرند حالا بولا هر طور شده باید در این شب سخت زنده بماند و..

مردی به نام باسکار در جنگل های آروناچال توسط یک گرگ گزیده می شود و خودش نیز کم کم تبدیل به یک گرگ می شود. باسکار و دوستانش تلاش می کنند راه حلی برای این مشکل پیدا کنند و در این راه با اتفاقات پر پیچ و خم و خنده داری روبرو می شوند...

این فیلم بازسازی رسمی فیلم تامیلی Kolamaavu Kokila است که داستان دختری بی گناه را روایت می کند که به دنیای خطرناک قاچاق کوکائین کشیده می شود.

این فیلم در قرن هجدهم جریان دارد و داستان آن درباره ی مردی است که بخاطر بی عدالتی به دنبال انتقام است و ...

“Kaalakaandi” یک کلمه عامیانه مَراتی است برای زمانی که همه چیز به صورت فاجعه باری اشتباه است. این فیلم کمدی تیره درباره زندگی و مرگ کارما است.

در قسمت دوم فیلم باقی اینبار رونی توسط زنی استخدام می شود تا دختر رویوده شده اش را بیاید و از دست آدم ربایان نجات دهد ...

از گروهی از زندانیانیان خواسته می شود یک گروه موسیقی تشکیل دهند و در یک زندان بصورت ظاهری اجرا کنند تا خبرنگاران و نمایندگان مردمی را فریب دهند...

یک شاهزاده سخت گیر پس از اینکه چهار روز قبل از مراسم تاجگذاری اش عده ای برای ترور کردنش اقدام کردند، در حال گذراندن دوران نقاهت است. اما خبر ندارد که قرار است شخص دیگری را جایگزینش کنند... * نسخه دوبله پارسی "گنجینه ای از عشق بدست آوردم" (شبکه Onyx) | سینک اختصاصی

ازدواج "مانو" و "تانو" سقوط می کند. زمانی که "مانو" فردی را بنام "کسوم" که دقیقاً شبیه "تانو" است را ملاقات می کند، چی اتفاقی می افتد اگر "تانو" برگردد و متوجه قضیه شود؟

یک پلیس که به تازگی به شهری جدید منتقل شده و ارتقای درجه یافته ، با همسر خود به زندگی آرام و خوشحالی دارند. اما این پلیس که هر روزه شاهد جرایم و آدم ربایی هست تصمیم میگیرید …

داستان در مورد گروهی از حیوانات جنگل است تصمیم می‌گیرند تا برای حفظ محیط زندگیِ خود به دهلی سفر کنند و از مسئولین پارلمان بپرسند که چرا محل زندگی آن‌ها در آستانه نابودی قرار گرفته است...

"شالو" مصمم است برای خود شغلی دست و پا کند به همین دلیل به کارخانه "خانا" رجوع می کند.او با پسر صاحب کارخانه "دو" برخورد کرده و تصور می کند او راننده است.آنها با لباس مبدل به کشاورزان فقیر کمک کرده و پس از مدتی عاشق یکدیگر می شوند...