وقتی یک دیدار اتفاقی با یک فال‌گیر باعث می‌شود خانواده واکرها به یک تبادل کامل اعضای بدن برسند، آیا می‌توانند با هم کار کنند تا پیشنهاد شغلی، مصاحبه کالج، قرارداد ضبط و آزمون فوتبال را دریافت کنند؟

دو سال بعد از اینکه کول از یک فرقه شیطانی جان سالم به در برد، او اکنون کابوس دیگری را تجربه می کند: دبیرستان. و شیاطینی از گذشته او زندگی اش را جهنم می کند...

چهار نوجوان ماجراجو هنگامی که اردوگاه تابستانی آنها مورد حمله‌ی موجودات فضایی قرار می‌گیرد ، تصمیم می‌گیرند با هم متحد می‌شوند تا جهان را نجات دهند و…

جودی همیشه از اینکه بلندترین دختر مدرسه باشه ناراحت می باشد تا بعد از سالهای زیادی که توسط همکلاسی‌ها مورد تمسخر قرار گرفته بلاخره با شخص تازه واردی ملاقات میکنه که حتی از جودی هم بلندتر و این شروع ماجرای هیجان انگیز جودی است که تصمیم دارد از این به بعد خودش و دوست داشته باشه و اعتماد به نفسش و برگردونه که…

چهار دوست صمیمی برای بدست آوردن عشق و زندگی هرچه بیشتر ، سعی می کنند تا با دوسـت پسرهای خود رابطه ی صمیمی داشته باشند و ...

داستان فیلم در مورد گروهی می‌باشد که می‌بایست زیر نظر یک مربیِ بازیگری عجیب و غریب کار کنند و...

در پی یک معامله قاچاق حیوانات، یک کوسه غول پیکر فرار کرده و به رودخانه های دور افتاده در اعماق جنگل می رود و...

داستان مردی به‌نام الکس کراس که با استفاده از روان‌شناسی قانونی سعی در تحلیل افکار قاتلان دارد و با بررسی ذهن قربانیان، به هویت قاتلان دست می‌یابد.

داستان سریال در مورد کارمندی اداری به نام “هایدی” (با بازی جولیا رابرتس) می باشد که در شرکتی به نام “هوم‌کامنیگ” کار می کند. این شرکت به سربازان جنگ دیده کمک می کند تا به زندگی عادی باز گردند و آن ها را از لحاظ روانی برای زندگی در جامعه ریکاوری می کنند. هایدی بعد از مدتی از این شرکت بیرون می آید و از آن زمان چند سال می گذرد. در حال حاضر به عنوان یک پیشخدمت کار می کند و به همراه مادر خود زندگی آرامی دارد. همه چیز خوب است تا اینکه برخی از مدیران بخش دفاعی این شرکت شروع به طرح سوالاتی در مورد دلیل ترک هایدی از این شرکت می کنند. هایدی خیلی زود متوجه می شود که داستانی کاملا متفاوت در پشت داستانی که او به خودش گفته است وجود دارد و تمام ماهیت هوم کامینگ را زیر سوال می برد …. * آپدیت: دوبله پارسی قسمت 10 از فصل اول اضافه شد. ((پایان فصل))

یک کمدی خانوادگی که هر یک از اعضای خانواده داستانی برای خود دارند...

داستان در مورد مردی به نام بابی دابز است که از کسی وام گرفته و برای فرار از پرداخت آن، هویت یک مرد را می دزدد و به عنوان یک کشیک به شهر کوچکی می رود و …

Harry Bosch مامور پلیس لس آنجلس که برای دومین بار متهمی را به اشتباه به قتل میرساند، منتظر رای دادگاه می باشد که ممکن است او را از کارش تعلیق کند. او همچنین در این بین پرونده قاتل سریالی را دنبال میکند که این قاتل بچه های کوچک را هدف قرار میدهد و معلوم نیست تا کنون چند بچه سر به نیست شده اند و تنها استخوان هایی از آن ها باقی مانده است…

سریال جذاب و دوست داشتنی است با دیالوگ های جالب و طنزی.بخش معمایی سریال دارای پیچیدگی زیادی هست و میشه گفت تا اخر سریال تقریبا نمیشه به طور قطعی گفت که قاتل و دلیل قتل چه چیزی است.در کنار این قتل ها و جسدها ! به زیبایی روابط اجنماعی شخصیت ها با یکدیگر به تصویر کشیده شده است طریقه ی برخورد متفاوت افراد با مسائل و مشکلات شخصی و … * آپدیت : قسمت 12 از فصل دوازدهم

داستان این سریال در سال 2030 شروع میشود که شخصیت اصلی داستان تد مازبی (جاش رادنر) به پسر و دخترش خاطراتی را یادآوری میکند که منجر به ملاقات او با مادرشان (همسر تد) شد که داستان را از قسمت اول به گذشته برمیگرداند و خاطرات را نقل میکند.هر قسمت این سریال در واقع یه خاطره ای هست که تد موزبی برای پسر و دخترش تعریف می کنه...

این سریال زندگی کارمندهای یک اداره فروش کاغذ به نام داندر میفلین در شهر اسکرنتون را به نمایش می‌گذارد و به زندگی، دوستی‌ها و اتفاقات اهالی آنها می‌پردازد. این اداره شاخه‌ای از یک کمپانی کاغذسازی بزرگ است که شعبه مرکزی آن در نیویورک قرار دارد. هر کدام از اعضای این اداره شخصیت‌های عجیب و مخصوص به خود را دارند. ...

زنی به نام ربکا پیرسون در سی و ششمین سالگرد تولد همسرش جک، نوزادان سه قلوی خود به نام‌های کوین ، کیت و رندال را به دنیا می‌آورد. در ادامه، زندگی این خانواده در بازه‌های زمانی مختلف به تصویر کشیده می‌شود و...